• وبلاگ : ...غروب آرزوهـــا
  • يادداشت : تنها...
  • نظرات : 8 خصوصي ، 13 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    متن زيبايي نوشتي

    خاطرات يک سرباز...

    اينجا بوشهر است..

    در اينجا گفته هاي موسوي قلب مي شود...

    در اينجا موسوي و آمريکا را دست در دست هم مي بيني...

    آقاي موسوي! دست شما به خون لحظات زندگي اين مردم آغشته است...

    نرگس عزيز سلام.

    پس چرا آپ جديدتو نميذاري؟؟!ممنون كه اومدي.منتظرآپ جديدت هستم.يادت نره خبرم كني.موفق وشادباشي.

    سلام دوست عزيز

    من پيغام شما رو خوندم

    من اين شبهه اي كه مطرح كرده بودم بعد در ادامه جواب داده بودم شما مطلب من رو كامل نخوندي ، اين سوال خودم كه نبوده.

    ولي در هرصورت از اين كه وقت گذاشتيد و براي من پيغام گذاشتي ممنونم

    منظرم بياي به وبلاكمن نظر بدي وبلاكت خيلي قشنك بود

    سلام چرا تو پارسي يار نظر يا پيام نميدي؟ من تو را انجاها نميبينم كم مياي
    سلام.
    خيلي زيبا و با احساس بود
    خيلي خوشم اومد.
    مخصوصا از پايانش‏:

    به راستي قسمت و تقدير اين است که

    خاموش و بي صدا مرگ تدريجي عشق را نظاره گر باشيم...

    موفق باشي.

    عالي بود به وب منم بيا

    سلام

    خوبي؟؟

    منتظرم

    نرگس عزيز سلام.

    ممنون كه بهم سرزدي.انشاءالله كه بتونيم دوستاي خوبي براي هم باشيم.بازم منتظر حضور گرمت دروبم هستم.آپ خيلي قشنگي بود.شادباشي.

    به هر حال...

    مسرور شديم!!

    بازم از اين کارا بکن

    قربانت

    وااااا

    واقعيته يا دارم خواب مي‏بينم؟؟

    نرگس، جون من بگو خواب نميبينم....

    تو آپ كردي؟؟

    عزيزم خبر ميدادي يه گاوي... گوسفندي... شتري چيزي قربوني ميكرديم!!