...غروب آرزوهـــا
یک پنجره برای دیدن یک پنجره برای شنیـدن یک پنجره که مثل حلقه ی چاهــی در انتهـای خود به قلـب زمیـن می رسـد و باز می شود به سوی وسعت این مهربانی مکرر آبی رنگ یک پنجــره که دست های کوچک تنهایـی را از بخشش شبانـه ی عطر ستـاره ها سرشــار مـی کنــد و می شــود از آنجــا خورشیـد را به غربت گل های شعمدانی مهمـان کرد یک پنجــره برای مـن کافیست...
نوشته شده در پنج شنبه 91/1/24ساعت
10:18 عصر توسط *نرگـس* نظرات ( ) |
Design By : Pars Skin |